پرنسس شانزده و نیم ماهه ما
روشاا جووونی این روزها قشنگترین لحظات زندگی منه ... از صبح تا شب با خانوم طلا سپری میکنم و میبینم که هر روز نسبت به روز قبل چقدر تغییر کردی و کارای جدیدتری یاد گرفتی . فسسقلی من تازگیا یاد گرفتی که قهر میکنی وقتی که کاری میخوای انجام بدی و من مخالفت میکنم یهو پشتت رو بهم میکنی و میری سمت دیوار یا خودتو روی زمین میندازی و صورتتو بین دستای کوچیکت قایم میکنی و شروع میکنی به گریه کردن چند تا کلمه یاد گرفتی که تکرار میکنی ولی کلا خیلی علاقه به حرف زدن نداری و بیشتر با اشاره منظورت رو میگی منم ازصبح همش در حال حرف زدن با شما هستم تا زودتر بتونی کلمات رو تلفظ کنی ولی دخمل بلای من فقط وقتی صلاح بدونی حرف میزنی و بار...
نویسنده :
سحر
0:37